مرجان اسماعیلی - آن روز، خالهاعظم میخواست حلوای نذری درست کند. سارا و مهیار هم دوست داشتند در نذری درستکردن کمک کنند.
خالهاعظم همهی مواد را آورد و گذاشت وسط اتاق. اول آرد الکشده را داخل ماهیتابه ریخت. سارا گفت: «من آردها را هم میزنم.» خاله آب و شکر را داخل ظرف ریخت تا شربت حلوا را درست کند.
به مهیار هم گفت که گلاب و پودر هل را به آن اضافه کند و مواد را گذاشت روی شعلهی متوسط. بوی هل و گلاب بلند شد! سارا داشت با قاشق چوبی بزرگ آرد را از این طرف به آن طرف ماهیتابه میکشید و روی آرد شکل درست میکرد.
پس از اینکه آرد طلاییرنگ شد، خالهاعظم شربت را داخل آرد ریخت. بعد هم زعفران آبشده و روغن را اضافه و مواد را مخلوط کرد. آنقدر مواد را هم زد تا اینکه به شکل خمیر درآمد و راحت از ماهیتابه جدا میشد.
حلوا که آماده شد، سارا و مهیار ظرفها را آوردند و حلوا را در ظرف ریختند. بعد هم روی حلواها را با خلال پسته و گلمحمدی تزیین کردند.
بچهها و خالهاعظم حلوا را بردند توی کوچه تا بین همسایهها پخش کنند. همسایهها با دیدن حلوای نذری خوشحال میشدند و میگفتند: «انشاءا... نذرتان قبول باشد!»
چی لازم داریم؟
آرد الکشده دو پیمانه
شکر یک پیمانه
پودر هل و گلاب نصف پیمانه
روغن یک پیمانه
زعفران بهاندازهی دلخواه